• وبلاگ : روايــت فجـــر
  • يادداشت : دانشمند، عارف، حماسه ساز
  • نظرات : 3 خصوصي ، 42 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    اي بابا من كي گفتم كه شما از نظرات زيك زاكيِ بنده ناراحت مي شيد.

    الان كه دارم مي نويسم چهرم اينطوريه.

    جناب امير عباس گرامي اتفاقا اين چيزايي كه پايين فرموديد حرف دل منه. فقط مي دونيد چيه برايندمون با هم فرق داره والبته نه در همه ي موارد....

    منم عين شما از چيزي كه مي دونم درسته كوتاه نمي يام و اگرم عكسش ثابت بشه با افتخار بنده هم اشتباهم رو مي پذيرم.

    اتفاقا اگه تو پستهاي قبلي يادتون باشه خدمتتون عرض كرده ام كه به نوشته هاي شما خواهم انديشيد. يعني با توجه به همان نقاطي كه فرموديد به دنبال بدست آوردن برآيندي هستم. و همين طور برآيند اجتماعي كه خودم هم جزيي از آنم. پس حقمه بدونم كجاي كارم و حقم چيست. و نه به ادعا بلكه به عنوان يك جوان از كوچكترين حق خود تا به حال به مانند خيلي هاي ديگر محروم بوده ام و اين خيلي ها را هم بدون علم نمي گويم...گرچه مي دانم نا لايق نبوده ام و تلاش هم كرده ام.

    باور كنيد وبلاگ شما با من خيلي فرق داره. من به شكل شخصي و فارغ از جهت دادن به افكار كسي مي نويسم و به صورتها و نوشته هاي مختلف به دنبال مثبت منفيهاي ذهن خود هستم...اما شما نه، موضوع و چيزي را انتخاب كرده ايد كه اگر حتي به صورت كاملا شخصي هم بخواهيد بنويسيد بر افكار عموميِ حداقل اين دنياي مجازي تاثير گذار هستيد و همينطور تاثير گذاشتن در جهت دادن بعضي نگرشها و يا عوض شدنشان. من نوشته هاي شما رو فقط به عنوان يك روخوانيِ داستان يا حكايتي نگاه نمي كنم. دنبال خيلي از واقعيتها هستم كه نوشته هاي شما هم مي تونه قسمتي از اون رو برام رقم بزنه. من وبلاگ شما رو به عنوان يك وبلاگ ارزشي مي نگرم و اين نه اينكه بخواهم تعريف و تمجيدي بر سر تعارف كرده باشم . باور كنيد من نوشته هاي شما و خيلي از نوشته هاي ديگه كه برام مهمه و مي تونه واسم راهگشا و آموختني باشه رو با دقت مي خونم. پس اينطوري نيست كه بخواهم اجتماعي را به خاطر ادعا و مسايل شخصي جمع بندي كرده و سر و ته اش را به هم بياورم...اگر بنا به ادعا ي واهي باشد كه برخي از بزرگان مملكتي هستند كه ادعا و لاف زنيشان و بررسي هاي بي مقدارشان روي هر چه برآيند است سفيد كرده. من آنها را الگوي خود قرار نمي دهم.

    و اما شما، من يكي دست از سر شما بر نمي دارم ( يعني ما چاكريم و چه خوشحال شويد چه ناراحت) چون كليت وبلاگتون شخصي نيست. از داخل نوشته هاي شما بايد خيلي چيزا دستگيرم بشه. و قول نمي دم دوباره فضايي بوجود نيارم كه دوباره بحثمان به برآيند و جمع بندي نكشد پس بايد اين مزاحم رو تحمل بفرماييد. بعضي وقتا سر به هوا هستم ولي بازم تا وقتي زمان اجازتم دهد كمال استفاده رو از وبلاگ شما خواهم برد. بازم مي گم من الان حالت چهرم اينجوريه كه مي نويسم. ودر پايان اون مهمي كه عرض كرديد براي من هم خيلي مهمه دوست گرامي. ايشالله كه خدا اين توفيق رو به همه بده گرچه خدا هيچ توفيقي رو از كسي دريغ نمي كنه و خدا كنه اين مسافر هم جزء اونايي باشه كه مي تونن استفاده كنن.

    جوون من دوباره يه چيزي ننويسيد كه مجبور بشم دوباره كلي زحمتتون بدم...گر چه اين پرسش و پاسخ واسم مفيد بوده و بيشتر منو محك زده...هر چي مي خوام كم بنويسم نميشه شرمنده به خدا...تازه مثلا حرفامو خلاصه كردم.

    با احترامي دوباره شاد و موفق باشيد.

    پاسخ

    سلام دوست گرامي. آن قدر شرمنده كرده ايد كه نمي دانم چه بايد بگويم. البته همان طور كه شما هم گفته ايد من هر آنچه را كه بنا بوده و يا شايد لازم بوده است گفته ام و قصد تكرارشان را ندارم. يك بار به جناب يزدي هم گفتم كه چون نمي خواهم دوستان مرا بشناسند نمي توانم داستاني در اينجا بنويسم، چون طبعاً داستان بايد جايي چاپ شود و ... . در اين وبلاگ نيتم اين است كه به واقعيت ها بپردازم. اجازه بدهيد دعاي منسوب به حضرت حجت(عج) را در اين روز جمعه زمزمه كنيم: الهم الرزقنا توفيق الطاعه وبعد المعصيه و صدق النيه و عرفان الحرمه و اكرمنا بالهدي والاستقامه ... . دعا بفرماييد.