• وبلاگ : روايــت فجـــر
  • يادداشت : دانشمند، عارف، حماسه ساز
  • نظرات : 3 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با عرض سلام خدمت شما برادر گرامي

    ابتدا در پاسخ به پرسش اولتان بايد عرض کنم خواندن درباره من در گوشه سمت راست وبلاگ ميتواند معناي يکي از مديران ايران اسلام را برايتان روشن نمايد.

    اما سئوال دوم درباره مرجعيت. شايد براي بسياري اين سئوال بوجود آيد که چه ربطي به بحث دارد اما طي کردن عمر 8 ساله در اينترنت در گروه ايران اسلام مرا با اين مسائل آشنا نموده است.

    متأسفانه ما شيعيان در بسياري مواقع دچار افراط و تفريط ميشويم. گروهي اصلا لعن را مسأله‌اي ساده ميپندارند و گروهي نيز حاضرند بر روي گلدسته ها بعد از حي علي خيرالعمل که ملعون دوم از اذان حذف کرد ، لعن بفرستند. آري مرجع تقليد من هم همان مرجع گروه افراطي در لعن است.(العاقل يکفي بالاشاره) اما با هر دو گروه از اين نظر مشکل دارم. روي صحبتم اکنون با آنان نيست اما در پاسخ به شما ميتوانم عرض کنم که اسلام ديني تک بعدي نيست. هم جنبه هاي اجتماعي دارد و هم جنبه هاي فردي که هيچ کدام ناقض ديگري نيست و نميتواند باشد. در جنبه هاي اجتماعي اتحاد مسلمين حرف اول را ميزند اما در جنبه هاي فردي بايد اين اعتقاد وجود داشته باشد.

    به ديدگاه محبتي رجوع نماييد. فرض کنيد آن فرد ظالم رئيس شرکت آن پسر باشد. اگر عشق ، عشقي حقيقي است که تکليف مشخص است. اما اگر صلاح چه و چه مطرح باشد خوب عملکرد متفاوت است و صد البته عاشقي راستين چنين نخواهد کرد.

    اميرالمؤمنين در جامعه (بعد از شهادت حضرت زهرا(س)) با آنها بيعت نمودند اما در هر نماز خويش آنان را مورد لعن خويش قرار ميدادند ضمن آنکه از هر فرصتي در هر جامعه اي براي بيان حق به غارت رفته خويش استفاده مينمودند که ميتوانيد به خطبه شقشقيه حضرت در نهج البلاغه مراجعه فرماييد.

    الحمدلله افراد آگاه مانند شما بسيارند اما هستند کساني مانند من که در جريانات وظايف اجتماعي ، وظايف فردي را نيز از ياد برده اند و گاهي نميدانند که لعن کجاست و دشنام چيست.

    بارها از زبان شيعيان شنيده شده است که آن دومي ملعون خدماتي به اسلام رسانده است. اين حرف يعني پرداخته نشدن به جنبه هاي فردي اسلام در ميان شيعيان در حاليکه همه حتي کودکان اهل سنت هم به زبان ميرانند که شيعيان رافضي هستند و بين ما و آنها هيچ اجتماعي وجود ندارد.

    باز هم تأکيد ميکنم اسلام ديني تک بعدي نيست. همانقدر که بايد به اجتماع پرداخت بايد به تربيت نفس نيز مبادرت کرد. اگر ما مشکلات عراق و افغانستان و فلسطين را حل کنيم ولي خودساخته نباشيم‌، اسير نفس ميشويم و شايد مشکلاتي بزرگتر گريبانمان را بگيرد

    موفق باشيد

    يا علي

    پاسخ

    با سلام. شما دوست عزيز فقط كلي گويي كرده ايد و مهم تر از همه اينكه پاسخ مرا نداده ايد. اگر مرجع شما مشخص باشد، طبق نظرات ايشان مي توانم جواب شما را بدهم. در شرايط فعلي شما فقط كلي گويي كرده ايد و با شايد و اما و اگر هيچ چيز ثابت نمي شود. مهم تر از همه اينكه گويا شما نمي دانيد كه شرايط و مقتضيات زمان چيست و گويا با فقه شيعه آشنايي نداريد. شما يا بايد مرجع تقليد باشيد يا بايد احتياط كنيد و يا مقلد باشيد. مرجع كه نيستيد. قائل به احتياط هم كه نيستيد، چه اگر بوديد اين تندروي ها و خشونت در كلام را جايز نمي دانستيد. پس يك سوال باقي مي ماند و آن اينكه مرجع تقليدتان كيست. اگر اين هم مبهم باشد بايد من نوعي، يا مخاطبان ِ شما بگردند به دنبال دست هايي كه در طول ساليان كوشيده اند صفوف وحدت مسلمين را برهم بزنند. و شما حتما مي دانيد چه دستان پليدي در صدد تفرقه بين مسلمين هستند. ------|||||------ شما گفته ايد: "متأسفانه ما شيعيان در بسياري مواقع دچار افراط و تفريط ميشويم." اولا اين كلي است، مي توان گفت كه در بسياري از موارد هم نمي شويم. در ثاني اين قاعده از كجا آمده كه شيعيان حتما در بسياري موارد دچار افراط و تفريط مي شوند و ثالثاً از كجا معلوم است كه نويسنده ي اين جمله شيعه باشد؟! چون كلام شما به روشني شيعيان را مي كوبد! ----||||---- گفته ايد: "اميرالمؤمنين ... با آنها بيعت نمودند " در حالي كه بيعت نكردند. و هر چه در مورد حضرت امير (ع) مي گوييد يادتان باشد كه سند فراموش نشود! ---|||--- گفته ايد: "در حاليکه همه حتي کودکان اهل سنت هم به زبان ميرانند که شيعيان رافضي هستند و بين ما و آنها هيچ اجتماعي وجود ندارد." اين هم واقعيت ندارد. اولا كه چنين چيزي را قبول ندارم چون با برادران اهل سنت زيسته ام. ضمن اينكه اعتقادات ويژه ي شيعيان و اهل سنت طبعاً با هم تفاوت هايي دارد، والا يا همه شيعه مي شدند يا همه سني! اما اين گونه دامن زدن موجب تفرقه و خواسته ي دشمنان اسلام است! و بايد ديد چرا شما اصرار داريد به خواسته ي دشمنان اسلام جامه ي عمل بپوشانيد؟! ---|||--- گفته ايد كه بايد خودساخته باشيم، خوب اين خودسازي با لعن صورت مي گيرد؟ دقت كرده ايد كه چقدر استدلالتان خنده دار است دوست عزيز؟ و بعد به بيداري امت مسلمان ايران و توجه به مشكلات جهان اسلام (عراق و افغانستان و فلسطين) با زيركي خرده گرفته ايد و اين مي تواند خيلي چيز ها را ثابت كند!!! در حالي كه اسلام مرز جغرافيايي ندارد و پيامبر اسلام (ص) آمده اند تا جهان را به رستگاري برسانند. نيازي نيست به خودتان زحمت بدهيد و باز جواب مرا بدهيد، چرا كه مطمئن باشيد من فهميده ام قصه چيست و پاسخ هاي بعدي نيز با همين قوت استدلال است. عاقبت به خير باشيد.