سلام اين بار سلام مسافر غريب با دفعات قبل فرق داره اين بار مي خوام در مورد كامنتي كه گفته بودين شايد به اين جور نوشته ها علا قه اي ندارم يه چيزايي بگم مي خواستم زودتر بگم ولي خوب سرم شلوغ بود ولي حالا كه امتحانات تموم شده مي تونم با خيال راحت بدون هيچ دغدغه ي فكري براتون توضيح بدم نه اشتباه نكنين من قصد تبرئه كردن خودم رو ندارم دوست هم ندارم بهانه بيارم يا در مورد اين حرفها به راحتي كم بيارم و كنار بكشم بله شايد شما در ست حدس زده باشين ولي.......
ولي......
بهتون نمياد بدون شنيدن حرفهاي يه متهم اون رو محكوم كنين درسته من شايد ازاون دسته افرادي باشم كه ...
از اونهايي كه زياد سنت رو قبول نداشته باشن شايد يه جورايي ماشيني فكر كنن ولي دوست عزيز مساله ي جبهه و جنگ واعتقادهيچ ربطي به ماشيني فكر كردن من نداره اين ها قضيشون جداست ايني رو كه مي خوام بگم شايد به نظر بضي ها يه شعار باشه ولي براي من نه تنها يه شعار نيست يه افتخار بزرگه
اعتقاد چيزي نيست كه به اين سادگي بخوايي فراموش كني ما با همين اعتقاد بزرگ شديم و داريم زندگي ميكنيم زير سايه ي همين قداكاري هاست كه من وشما ميتونيم خيلي راحت از خيابون رد بشيم وبدون ابنكه نگران تانكهاي دشمن باشيم كه هر لحظه امكان داره كه به طرفت شليك كنن به خاطر همين رشادت فرزندان حق طلب ايران كه ميتونيم تا هر وقت كه دلمون مي خواد چراغ اتاقمون رو روشن بذاريم وبيدار بمونيم وبنويسيم . مثل هدي دختر فلسطيني نگران نباشيم ..چشمامون گريان نباشه ..در يك لحظه كه پدر يا مادر مون ميره بيرون نگران تنها موندن خودمون نباشيم احساس تنهايي نكنيم
بله دوست عزيز اين مسائل چيزهاي عادي نيستن كه بشه در چند سطر يا كلمه نوشت
فقط اين رو بگم كه من آدم مغروري نيستم
تنها غرور من اينه كه وقتي يكي بپرسه اهل كدوم كشوري بگم.... ايران
اين گوشه اي از حرفهاي نگفته من بود ...... الان نوبت شماست كه كه حكم رو صادر كنين