آينده با «نصرالله» است
پاشنه آشيل رژيم اسرائيل، جنگ طولاني مدت است. آنها در حملات سراسري قبلي خود در سالهاي 1982 و 1993 كوشيدند تا ظرف يك هفته كار را تمام كنند كه البته در سال 93 با هوشياري مقاومت، اين مدت به 16روز كشانده شد و كار به جايي رسيد كه تل آويو دست به دامان آمريكا و سازمان ملل و ميانجي هاي متفاوت شد تا هرچه زودتر آتش بس برقرار شود.
در جنگ اخير نيز اگر حزب الله به مقاومت خود ادامه دهد- كه همه چيز از چنين اراده اي حكايت دارد- مشكلات بسيار گسترده براي رژيم صهيونيستي قطعي است بويژه با اين توجه كه پاسخ هاي حزب الله به جنگ افروزي صهيونيست ها برخلاف مقاطع قبلي منحصر به شليك موشك هاي كاتيوشا به شهرك هاي يهودي نشين شمالي اسرائيل و آسيب ديدن مراكز اصلي كشاورزي و توريستي آن- حداكثر تا عمق 20تا 25كيلومتري مرز- نيست، بلكه اين بار مراكز مهم سومين شهر بزرگ صهيونيست ها يعني «حيفا» در 45كيلومتري مرز در روز دوم و ششم عمليات صدمات جدي ديدند و حمله به پايتخت اشغالگران يعني دورترين شهر به حزب الله نيز قابل انتظار است.
در حقيقت ادامه عمليات مقاومت اسلامي به شيوه يك هفته اخير، نه تنها اقتصاد اسرائيل بلكه نظام سياسي رژيم صهيونيستي را نيز با سونامي مهيبي مواجه مي كند كه خروج از آن، براي زمامداران تل آويو براحتي قابل تصور و ممكن نيست. به همين دليل آقاي دوويلپن و آقاي سولانا سرآسيمه خود را به بيروت مي رسانند كه براي آتش بس كاري كنند، هرچند هيچ كس نمي پرسد كه چرا اين آقايان به جاي بيروت، به تل آويو نرفتند!!
اگر اين فاكتور را به عامل ترسي اضافه كنيم كه به گونه اي باورنكردني سربازان و ساكنان اسرائيل را در خود مي فشارد، مي توان دريافت كه ضرر صهيونيست ها تنها از حملات موشكي حزب الله چقدر خواهد بود. هم مردم و هم ارتش اسرائيل بيش از آنچه تصور مي شود ترسو هستند. حكايت هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد كه جاي پرداختن به آن در اين نوشته نيست، اما به اين نكته بايد تاكيد كرد كه بسياري از عقب نشيني ها و آتش بس هاي قبلي رژيم صهيونيستي، تنها در پي فشارهاي داخلي ناشي از اين موضوع صورت گرفته است.
به عنوان مثال پس از سقوط يك بالگرد اسرائيلي در سال 1996 و هلاكت چند سرباز صهيونيست، گروهي تحت نام «چهار مادران» از مادران سربازان كشته شده تشكيل شد كه خواستار خروج فوري ارتش اسرائيل از لبنان براي جلوگيري از خسارت هاي جاني بيشتر بودند. خواست هاي گروه «چهار مادران» به سرعت به خواسته عمومي مردم تبديل شد و پس از آن فرار از خدمت سربازي كه تا آن موقع يك «خيانت» تلقي مي شد به امري عادي و رايج در داخل خاك اسرائيل درآمد.
با اين توجه، اكنون كه حزب الله به اقدامات بسيار گسترده تري از مقاومت هاي سالهاي پيش خود دست زده و به عنوان نمونه ناوچه مدرن جنگي آنها را در ساحل بيروت منهدم و غرق كرده، پالايشگاه، مركز راه آهن و بندرگاه حيفا را مورد حمله قرار داده، چندين بالگرد- و بنابر آنچه در برخي گزارشها آمده هواپيماي- آنها را ساقط كرده است، چيزي كه صهيونيست ها عمراً در مخيله شان هم خطور نمي كرد و در طول تاريخ مبارزات كشورهاي اسلامي و عربي با آنها سابقه نداشته است اوضاع براي صهيونيست ها بسيار بسيار وحشتناكتر است.
درست است كه مراكز رسمي در رسانه هاي اسرائيل و غرب در سانسور شديد در عدم اعلام رقم دقيق تعداد كشته شدگان و مجروحان صهيونيست، همكاري خوبي با هم دارند، اما نابودي مراكز مهم اداري و استراتژيك شهر بزرگي چون حيفا و انهدام ناوچه مدرن جنگي و حمله به پالايشگاه و... چيزي نيست كه امكان سانسور آن وجود داشته باشد. پس طبيعي است كه بايد منتظر واكنشهاي گسترده تر منفي از داخل خاك رژيم اشغالگر باشيم؛ بيشتر و پرجمعيت تر از آنچه پريروز در تل آويو براي مقابله با جنگ افروزي زمامداران آنها اتفاق افتاده و قطعاً آمار فرار سربازان و ساكنان از جنگ و از اراضي اشغالي سير صعودي بي سابقه اي خواهد داشت.