سلام عليكم .
اينكه بقول شما جنگي بود ، يا بقول همسفري يكي بود بله قابل دركست ، ولي جنگي نبود يا اون ( يك ) ي كه نبود مثل صفر ( صفر يك ) ادبيات جديد است و براي بنده كه قابل درك نيست .
: ( چراكه ) مثل قضيه ي مثلا صفر شامي كبابي است كه بين احمد و زهرا در كلاس درس رياضي سوم ابتدايي تقسيم مي شود .
( چراكه ) مقصود صفر يا هيچ شامي كبابست كه به هريك از اين دو : ( مي رسد ) بقول كتاب .
چراكه مقصود شما هم اينست كه نبود جنگ براي يكي از دورقم ما ( !؟ ) بود .
اين كه بعنوان مثال از كتب درسي ما عرض شد براي اينست كه ( پيش رفت ) هايي چون :
روي پاي خود ايستادن و مثلا به مرز تكميل دانش هسته اي رسيدن را عنوان فرموده ايد .
لازم به تذكر شايد نباشد كه مقدمات همان دانش همين مطالب كتب درسيست كه بعرض رسيد و بماند هم كه به اصطلاح بومي يا مثل روي پاي خود ايستاني هم نيست ، بلكه تحفه فرنگ است .
آري برادر روز هاي سخت سپري نشده بلكه در آنيم و اين جنگ سخت از آن جنگيست كه بقول شما : ( خاتمه يافت ) .
از اين دفاع مقدس چه داريد كه بگوييد ؟
جز همنوايي با دانش غربي ؟
جز ( همفكري ) با آن ؟
ووو ؟
باز اي كاش غرب فكري داشت و همفكري مي كرديم .
آري ، قبول دارم كه غرب هم خدابختگي ، اتوماتيك ووو فكر مي كند ، مثل كي ؟ يادتان مي آيد مثل كي ؟
شب بخير و به اميد بيداري .