• وبلاگ : روايــت فجـــر
  • يادداشت : يك سؤال
  • نظرات : 4 خصوصي ، 31 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم.

    نظر قبلي خواهان عشق به دليل مغالطه و بي ادبي حذف شد.
    طبيعي است، كمي كه جلو برويم كامنت‏ها با آن شخص خوش سابقه(!) كاملا برابري مي كند. من كه عرض كردم دست بعضي‏ها رو شده است!

    گفته ايد كه در صدد تعيين مقصر نيستيد؛ شما نه مي توانيد نه صلاحيت و عدالت اين كار را داريد. اتفاقا بايد در مورد خود شما قضاوت صورت بگيرد. اصلا شما كيستيد؟ از كجا معلوم كه خود آن فرد مورد نظر همه نباشيد؟ مگر كنتور مي اندازد؟

    شما در باره سواد مذهبي بنده پرسيده بود. ابتدا بگويم كه مقصود بنده از سواد، تحصيلات آكادميك و حوزوي نبود كه احتمالا شخص بي ادب مورد حمايت شما از هر دو بي بهره است. مقصود من سواد در معناي خاص بود! كه از كامنت‏هاي افراد مشخص است.

    اما اگر مهم است بنده در هر دو زمينه تحصيلات دارم. اگر افراد را نمي شناسيد، دست كم به وبلاگ هايشان نگاه كنيد! و البته آن كه بايد بداند و ببيند و قضاوت كند؛ مي داند و مي بيند و بهترين قضاوت كنندگان است.

    ولله عاقبة الامور.

    به نام خدا

    سلام بر سيد بزرگوار آقاي موسوي

    از اظهار نظرتان بسيار متشكرم. در خصوص مطالب شما نكاتي به شرح ذيل عرض مي كنم:

    1- فرموديد: «چرا وقتي يك وبلاگ نويس پيام عمومي مي دهد و هتاكي مي كند چرا جنابعالي با استناد به آيات قرآن كريم از ايشان نخواستيد از هتك حرمت خود دست بردارند ؟ اگر مي فرمائيد خصوصي بهش گفتيد چرا اثر نكرده ؟ پس ديگران هم حق دارند در برابر هتكي از خود دفاع كنند و يا به نظر شما آنيكه هتك شده برادر ديني نيست؟»

    عرض مي كنم: من از ايشان خواسته ام كه رعايت احترام دوستان را بفرمايند كه ان شاء الله به تدريج با همراهي شما دوستان و كمي شكيبايي نتيجه خواهد داد. خواهشي كه من از شما دارم اين است كه شما هم احترام ايشان را رعايت فرماييد تا ايشان بهانه اي براي بي احترامي به شما نداشته باشد. هم شما برادر ديني و دوست داشتني هستيد و هم آن سيد بزرگوار. شماها جوان هستيد و تند و تيزي جواني داريد. وقتي مقداري سن و سال شما بالاتر برود و به سن و سال من برسد، آتش اين تند و تيزي ها فروكش مي كند و تحمل همديگر را خواهيد داشت.

    2- فرموديد: «بنده فقط يك بار در برابر هتاكي هاي ايشان پيام عمومي دادم و پيماهاي عمومي او را كه بالغ بر36 مورد در يك ماه هست و پيامهاي ديگر دوستان را ذخيره كردم و خوشحال مي شوم پيامهايي را كه اشاره كرديد نموديد ببينم.»

    عرض مي كنم: من انتظارم از شما دوست خوبم اين بود كه در همان يك پيام عمومي خود نيز بعضي از تعابير وجود نداشت كه حالا چندان لزومي ندارد، به آنها دامن بزنم. من نمي خواهم عيب هاي همديگر را به رخ هم بكشيم. اين نتيجه نمي دهد. خواهشم از شما اين است كه مطالب علمي و استدلالي خوب خودتان را با احساسات آميخته نكنيد و اگر خواستيد، احساساتي را همراه سازيد، جز مهر و محبت نباشد. خداي تعالي مي فرمايد: محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم؛ محمد فرستاده خدا و كساني كه با او هستند، بر كافران(مشركان ستيزه جوي مكه) سخت گير و نسبت به همديگر مهربان هستند. اين روش خيلي بهتر نتيجه مي دهد؛ چنان كه در جاي ديگر فرمود: لو كنت غليظ القلب لانفضوا من حولك؛ اگر درشت خوي بودي از پيرامونت مي پراكندند.

    3- فرموديد: «برادر عزيز در امر به معروف و نهي از منكر كه 10 مرحله دارد تا جايي مي شود پيش رفت كه ناكررا به ديگران معرفي كنيم تا آنها او را از منكر باز دارند. احكام اسلامي را نمي توان باب ميل خود تعطيل كرد بلكه بايد همه را با هم بدون استثنا اجرا كرد.»

    عرض مي كنم: برادر عزيزترم! در امر به معروف و نهي از منكر احتمال تأثير شرط است. شما مطئمن باشيد كه اين كار شما طرف را به مقابله بر مي انگيزد و تأثير منفي دارد. بازهم محبت بهترين روش است. شما كمي با من همراهي كنيد. ان شاء الله همه ما در كنار هم در اجراي احكام اسلام مي كوشيم. همان طور كه همه ما با همديگر به جبهه رفتيم و از كيان مقدس جمهوري اسلامي دفاع كرديم.

    4- فرموديد:‏ «چرا وقتي اين بنده خدا هتاكي مي كرد شما اينگونه او را از هتاكي باز نداشتيد؟! جواب دهيد.»

    عرض مي كنم: من از جزئياتي كه ميان شما رد و بدل شده است، خبر ندارم كه اگر خبر مي يافتم زودتر با همديگر گفتماني دوستانه را برقرار مي كرديم. من وقتي متوجه امر شدم كه پيام هاي عمومي شما و ايشان را ملاحظه كردم. در اين وقت نيز هم به برخي از شما دوستان و هم به ايشان پيام هاي خصوصي و يا عمومي دادم. نمونه هاي آن را در گفتمان «هتك حرمت ممنوع» قابل ملاحظه است.

    5- فرموديد: «مقام معظم رهبري فرمودند كه در مواجه با دشمن كه عواملش را وارد عرصه مبارزه با انقلاب و نظام اسلامي كرده جريان امام حسن(ع) تكرار نخواهد شد بلكه مردم ايران حسيني بپا خواهند خواست.»

    عرض مي كنم:‏ چنان كه در صريح سخن مقام معظم رهبري آمده است، سخن ايشان ناظر به دشمن است؛ نه برادر ديني. شما همه برادر ديني هستيد. بيايد با هم دوست باشيم و همه با هم به اسلام و اهل بيت و مقام معظم رهبري عشق بورزيم. همديگر را دشمن نپنداريم.

    6- فرموديد: «شما از اين حربه (توسل به آيات) عمل شنيع آقاي خاتمي را توجيه نموديد. چرا از آيات و روايات براي متنبه ساختن او از اعمالي كه نظام اسلامي را زير سئوال برده استفاده نكرديد و يا فكر مي كنيد آبروي يك فرد از آبروي نظام و كشور مهمتر هست؟! چرا بعضي ها خود را همطراز با اسلام مي پندارند و انتقاد از خود را تخريب و ضربه با نظام اسلامي مي دانند در حاليكه اگر به فكر نظام بودند كاري نمي كردند كه نظام اسلامي زير سئوال برود؟!»

    عرض مي كنم: من به اندازه كافي در پست اخير وبلاگ و نيز در گفتمان «هتك حرمت ممنوع» درباره آقاي خاتمي سخن گفته ام. من فكر مي كنم، فصل الخطاب سخن مقام معظم رهبري است كه به همين مناسبت ايراد كردند.

    تاکيد رهبري بر حفظ حيثيت افراد

    تاکيد رهبري بر حفظ حيثيت افراد

    آفتاب: ‌مقام معظم رهبري روز پنج شنبه در ديدار رييس، مسوولان و جمعي از قضات و كاركنان دستگاه قضايي، كارآيي و كارآمدي قوه‌ قضاييه را در دستيابي نظام اسلامي به اهداف خود، بسيار مهم ارزيابي و تاكيد كردند: يكي از مهم‌ترين وظايف دستگاه قضايي استقرار امنيت در ابعاد اجتماعي، اقتصادي، اخلاقي و حيثيتي، و برخورد قاطع، بي‌ملاحظه و عبرت‌آموز با متجاوزان به قانون است.

    در اين ديدار كه در سالروز شهادت آيت‌الله بهشتي و هفتاد و دو تن از ياران صديق انقلاب برگزار شد و خانواده‌هاي شهداي هفتم تير نيز حضور داشتند، مقام معظم رهبري، امنيت حيثيتي در كنار امنيت اخلاقي و فرهنگي را مهم دانستند و تاكيد كردند: نبايد حيثيت و آبروي افراد در جامعه، بازيچه قرار گيرد و بدون دليل، افراد مورد سوال قرار گيرند و درباره‌ي آنها شايعه‌سازي و به آنها تهمت زده شود؛ زيرا اين برخلاف شرع و احكام اسلامي است. منبع

    پاسخ

    برادر يا خواهر محترم! چگونه خيلي راحت يک فرد هتاک، مسئله دار، بي ادب، بي سواد و پي گير و طرف دار جريان هاي حزبي ضد ولايي را با برادران ارزشي در دو طرف قرار مي دهيد و هر دو را به يک اندازه مقصر مي دانيد؟ اين نوع قضاوت ناعادلانه شما بزرگ ترين جفا در حق دوستان ارزشي است. يادش به خير زمان جنگ ايران و عراق، برخي که مي خواستند کمي خود را مثبت نشان دهند، وقتي نمي توانستند تجاوزات و خوي وحشيگري صدام را کتمان کنند مي گفتند (گاه شوراي امنيت هم همين گونه مي گفت) که از ايران و عراق مي خواهيم که از خشونت دست بردارند و حق همسايگي را ادا کنند. دوست محترم! عادل باشيد و يادتان باشد که چه کسي با بي ادبي و هتاکي جو پارسي بلاگ را آشفته کرد و وقتي ديد حرکتش باعث اتحاد دوستان ارزشي شد کوتاه آم
    تصحيح: نكته جالب اين است: جناب قلبي خواهان عشق گفته اند:«آيا شماها به ايشان بي ادبي نكرديد؟ » مراد از كلمه‏ي ايشان همان سؤال بنده است. وقتي مي‏گويم «به محض اينكه مي‏گوييم بي‏ادب همه به ياد يك نفر مي‏افتند»، بعضي‏ها دستپاچه نشوند! مي‏بينيد كه حق با بنده است.

    آقا يك مطلب مهم‏تر: ادبيات و استدلال طرف‏داران فرد بي‏ادب را ببينيد. همين نظرات مخالف دليل خوبي بر حقانيت دوستان ارزشي است و من خوش‏حالم كه كساني آمده‏اند به خيال خود عليه من چيزكي گفته‏اند، و ناغافل اندرون و ماهيت خود و دوستانشان را هويدا ساخته‏اند.

    البته يك نفر از ايشان ظاهراً مؤدب است، اما عيبش اين است كه العياض بالله از طرف خدا صحبت كرده و دعاهاي امبر عباس را رد كرده است. در اين مورد ديگر زبان بنده الكن است.

    خدايا! به خودت واگذار مي كنم! حسبي من هو حسبي!

    نكته جالب اين است: جناب قلبي خواهان عشق گفته اند:«آيا شماها به ايشان بي ادبي نكرديد؟ » مراد از كلمه‏ي همان سؤال بنده است. وقتي مي‏گويم به محض اينكه مي‏گوييم بي‏ادب همه به ياد يك نفر مي‏افتند، بعضي‏ها دستپاچه نشوند!

    بسمه تعالي

    سلام بر آقاي قلبي خواهان عشق

    دوست عزيز شما به سئوالات بنده جواب ندايد

    1- چرا وقتي يك وبلاگ نويس پيام عمومي مي دهد و هتاكي مي كند چرا جنابعالي با استناد به آيات قرآن كريم از ايشان نخواستيد از هتك حرمت خود دست بردارند ؟ اگر مي فرمائيد خصوصي بهش گفتيد چرا اثر نكرده ؟ پس ديگران هم حق دارند در برابر هتكي از خود دفاع كنند و يا به نظر شما آنيكه هتك شده برادر ديني نيست ؟

    2- بنده فقط يك بار در برابر هتاكيهاي ايشان پيام عمومي دادم و پيماهاي عمومي او را كه بالغ بر36 مورد در يك ماه هست و پيامهاي ديگر دوستان را ذخيره كردم و خوشحال مي شوم پيامهايي را كه اشاره كرديدنموديد ببينم .

    3- برادر عزيز در امر به معروف و نهي از منكر كه 10 مرحله دارد تا جايي مي شود پيش رفت كه ناكررا به ديگران معرفي كنيم تا آنها او را از منكر باز دارند . احكام اسلامي را نمي توان باب ميل خود تعطيل كرد بلكه بايد همه را با هم بدون استثنا اجرا كرد .

    4- چرا وقتي اين بنده خدا هتاكي مي كرد شما اينگونه او را از هتاكي باز نداشتيد؟! جواب دهيد .

    5- مقام معظم رهبري فرمودند كه در مواجه با دشمن كه عواملش را وارد عرصه مبارزه با انقلاب و نظام اسلامي كرده جريان امام حسن(ع) تكرار نخواهد شد بلكه مردم ايران حسيني بپا خواهند خواست .

    6- شما از اين حربه (توسل به آيات) عمل شنيع آقاي خاتمي را توجيه نموديد . چرا از آيات و روايات براي متنبه ساختن او از اعمالي كه نظام اسلامي را زير سئوال برده استفاده نكرديد و يا فكر مي كنيد آبروي يك فرد از آبروي نظام و كشور مهمتر هست ؟! چرا بعضي ها خود را همطراز با اسلام مي پندارند و انتقاد از خود را تخريب و ضربه با نظام اسلامي مي دانند در حاليكه اگر به فكر نظام بودند كاري نمي كردند كه نظام اسلامي زير سئوال برود ؟!

    حاج آقاي جليلي با عرض سلام بايد عرض كنم ما بين نيروهاي ارزشي اختلافي پيش نيامده . اصلاً كدام اختلاف !كدام نيروي ارزشي!

    يك سئوال از همه دوستان : ببينيد همه ما تهاجم فرهنگي و شبيه خون فرهنگي را باور داريم (ديدگاه به حق مقام معظم رهبري هست) ولي وقتي وارد مبحث مبارزه مي شويم و مصاديق آنرا شناسايي و در برابرش موضع مي گيريم نمي دانم چرا دچار مصلحت انديشي مي شويم ؟! چرا ؟
    قبل از انقلاب اكثر علما و سران قوم بر طغيان رژيم طاغوت باور داشتند ولي چرا امام به تنهايي (به همراهي عده معدودي از يارانش) در برابر طاغوت ايستاد ؟
    چرا فقط 72 تن توانستند بر عهد خود وفادار مانده و امام حسين عليه السلام در مبارزه با طاغوت زمان ياري كردند؟
    چرا در دفاع مقدس يك چهارم اونهايي كه مي توانستند به دفاع از اسلام و كشور بپردازند در جبهه حضور يافتند ؟
    چرا ما وقتي زمان عمل مي رسد پايمان مي لنگد ؟ چرا؟
    چرا سهل انگاري هاي خود را توجيه مي كنيم و نام آن را مصلحت انديشي مي ناميم ؟
    يا علي

    پاسخ

    سلام بر سيدنا الموسوي. به نظر بنده دوستاني که نظر مخالف داده اند نزد وجدانشان با ما هم عقيده هستند از فحواي کلامشان هم مشخص است. استدلال هاي شما که ديگر جايي براي کتمان و مغالطه باقي نمي گذارد. البته کسي را که به خواب رفته باشد با يک نهيب مي توان بيدار کرد، اما کسي را که خود را به خواب زده، هيهات! دعا بفرماييد.

    سلام من فكر كنم بار اولم باشه كه ميام اينجا بيشتر مطالبتون و خوندم و نظرم در مورد اين مطلب

    كسي بي ادبه كه ديگران و متهم به بي ادبي كنه و كس بي ادبه كه خودش و بخواد با امام ها مقايسه كنه کسي بي ادبه که خودش با حضرت علي مقايسه ميکنه کسي بي ادبه که دم از رهبري و ولايت ميزنه ولي به اوامرش عمل نميکنه و اگر انتقاد پذير هستيد بنظر من امير عباس بي ادب ترين بلاگره

    پاسخ

    خيلي جالب اشت. چون من هيچ کس را متهم نکردم، فقط يک سوال کردم. به جز دو خط آخر با بقيه حرف هايتان موافقم :)
    به نام خدا
    سلام بر دوستان گلم
    همه دوستان اهتمام به اين دارند كه به قصد قربت بنويسند. در اين شكي نيست. اما چگونه بدانيم با چه روشي اين قصد مقدس را تأمين كنيم. جز اين كه به قرآن و عترت مراجعه كنيم؟ من از آقاي امير عباس خوبمان خواستم براي كارشان شاهدي از قرآن و حديث بياورند؛ اما ايشان به جاي استناد به آيات و روايات من را به اتهامات مجهولي متهم كرده و فرمودند:
    خوش حالم که مجبور شديد دست خود را رو کنيد، من که از ابتدا مي دانستم قضيه از کجا آب مي خورد. سخن خواهر را ببينيد! کجا بوديد وقتي کسي که در پارسي بلاگ به بي ادبي شهره است انواع فحاشي را مي کرد قرآن تلاوت کنيد؟ بسيار خوب به کار خود مشغول باشيد. حالا ديگر دست تان رو شده و ديگر مرا با شما کاري نيست. خدا عاقبت همه ي مومنين به دور از نفاق را ختم به خير کند.
    دست من رو شد، يعني چه؟ قضيه از كجا آب مي خورد؟ من همان طور كه عرض كردم به آن برادر خوبمان هم به طور علني به قول شما آيات قرآن را تلاوت كردم و او را نصيحت كردم(گفتمان «هتك حرمت ممنوع» را ملاحظه فرماييد) و هم به صورت پيام خصوصي. برادر عزيزم خدا زماني دعاي ما را مستجاب مي كند كه ما مطابق اوامر او رفتار كنيم. مگر وقتي كه ما معصيت مي كنيم و اوامر الهي را زير پا مي گذاريم، خدا ما را عاقبت به خير مي كند؟ من چه ارزشي دارم كه شما كاري با من نداشته باشيد؟ شما با آيات و روايات سر و كار داشته باشيد و مطابق احكام شرعي عمل كنيد، ما دعاگوي شما هستيم. ترديدي نيست كه خداوند ما را در مورد سخنان و كارهايمان بازخواست مي كند؛ بنابراين بايد تلاش كنيم در حالي كه سروكار داشتن ما با خدا قطعي است، پاسخ قانع كننده اي براي خدا داشته باشيم.
    اما سيد بزرگوارما آقاي موسوي
    مگر جز اين است كه شما قصد داريد عيبي را كه يك برادر ديني دارد، توي بوق كنيد و حيثيت و آبروي او را ببريد؟ آيا اين راه شرعي است؟ آيا ما در امر به معروف و نهي از منكر روشي به اين شكل داريم؟ آيا بهتر نيست، شما رفتار امام حسن) به آن مرد شامي را روش امر به معروف و نهي از منكر خود قرار دهيد؟ ‏شما در مورد روش خود به كداميك از آيات قرآن و احاديث معصومين(ع) استناد مي كنيد؟ به علاوه آيا شماها به ايشان بي ادبي نكرديد؟ آيا مي خواهيد نمونه هايي از آنها را كه در پيام هاي عمومي خود ارسال كرديد، برايتان نقل كنم؟
    من به همين اندازه بسنده مي كنم و شما را به خدا مي سپارم.
    خدا نگهدار
    پاسخ

    سلام. با آن قسمت وسط که به رنگ آبي روشن تري نوشته ايد موافقم :)
    سلام
    چون شما رو هم انسان نقد پذيري يافتم اينا رو عرض مي كنم.
    به نظر من بدترين كاري كه ميشه در جبهه نيروهاي ارزشي انجام داد اينه كه دو نيرو در مقابل هم قرار بگيرن و شروع به تخريب هم كنند.
    و پستي بدن براي يافتن بي ادب ترين وبلاگ نويس.
    از اين يخ تر نميشه
    خسته نباشيد
    هم شما و هم بي ادب ترين وبلاگ نويس
    خسته نباشيد
    پاسخ

    دوست عزيز! هيچ اتفاقي در بين نيروهاي ارزشي نيفتاده است و اتفاقاً همان گونه که مشاهده مي شود اتفاق نظر و اتحاد بسيار بيش از گذشته است. ما که خسته نمي شويم دوست عزيز، کار براي خدا که خستگي ندارد. اما اميدوارم بي ادب ترين فرد پارسي بلاگ از بي ادبي خسته شود، چون در اين صورت پيش از همه به نفع خودش است.

    بسمه تعالي

    سلام

    دوستان عزيز مثل اينكه موضوع را جور ديگري متوجه شدند . كجا هتك حرمت برادر ديني شده ؟ اصلا مي دانيد معني هتك حرمت چيست ؟ عجيب هست بعضي از دوستان آيات الهي را در تصرف مي گيرند و از آن به نفع خود استفاده مي كنند . برادر من وقتي كه يك وبلاگ نويس در صفحه نظرات وبلاگ ديگر با ركيك ترين كلمات او را مورد خطاب قرار مي دهد و به او عنوان مختلف انگها را مي چسباند چرا از آيات قرآن استفاده نمي كنيد ؟ بنده بالغ بر 30 پيام عمومي از فردي سراغ دارم كه در آن نه فقط يك وبلاگ نويس بلكه به مسئولين نظام توهين شده است و مطمئاً شما هم آنها را دريافت كرديد چرا كه در ليست دوستان شما قرار دارد . چرا حتي يك بار هم يك پيام عمومي در نصيحت ايشان ارسال نكرديد و مخالفت خود را اعلام نكرديد ؟ حالا كه يكي مي خواهد از روشي براي متنبه ساختن او استفاده كرده بعضي ها اين امر به معروف و نهي از منكر او را هتك حرمت مي ناميد ؟ شما اول برويد و مراحل امر به معروف و نهي از منكر را مطالعه كنيد و بعد مغالطه نمائيد .
    آقاي حسيني چه كاري از اين مهمتر كه يك وبلاگ نويس هتاك متنبه شود ؟ كسيكه هيچ حرمتي براي كسي قائل نيست ؟
    از يادداشتهاي همه مشخصه كه آن فرد را به عنوان بي ادب قبول دارند . خوب پس بهتره تلاش كنيم تا از اين روش دست بردارند . بنده راههاي مختلفي را امتحان كردم ولي جواب نداده .
    وبلاگستان يك محيطي هست كه مي بايست هر كسي بدون دغدغه عقايدش را مطرح كند و نمي شود كه تا يك نفر ديدگاههاي خود را طرح كرد يكي به نمايندگي از هم طيفانش او را به باد ناسزا بگيرد و بدتر از آن مسئولين نظام را .
    گرچه بنده شخصا در برابر او و هم طيفهايش سكوت اختيار كرده ام ولي از ابتكار آقاي امير عباس هم استقبال مي كنم . شايد مفيد فايده باشد .
    يا علي

    پاسخ

    مرحبا بناصرنا. باور کنيد حاج آقا هدف من از نگاشتن اين يادداشت فقط تنبّه بود. و الا باب ديگري هم باز بود که فعلاً وارد نشده ام. به لطف خدا اميدوارم و از او ياري مي طلبم. از همه دوستان تشکر مي کنم.
    سلام
    اگه پرسيده بوديد كه بهترين وبلاگ نويس كيه ؟ ميگفتم ( يك بجا مانده ، شلمچه) و.....................
    اما براي جواب دادن به اين سئوال بايد بگم (دختري در راه آفتاب، فاصله). من فقط همينو ميشناختم.
    براش دعا كنيد كه خوب بشه و معناي واقعي ادب را درك كنه.
    پاسخ

    سلام بزرگوار. اول بگويم که ادرس وبلاگ را اشتباه وارد کرده ايد. اي را قبل از اس گذاشته ايد! و بعد اينکه من از شما درس گرفتم. دعا بفرماييد.

    به نام خدا

    سلام بر امير عباس گل

    شما فرموديد: «خيلي راحت مي شود با يک آيه قرآن از خودم دفاع کنم، اما نمي خواهم آيات الهي را در اين موارد به کار ببرم و به شما هم توصيه مي کنم براي حمايت از يک بي ادب اين کار را نکنيد. اما اگر لازم شد اين کار را مي کنم. شما مرا به ياد يک گروهک (منافقين ضد خلق) انداختيد که با آيات قرآن افکار التقاطي خود را ترويج مي کرد؛ منظورم اين است که با آيات حتي مي توان التقاطي عمل کرد چه رسد به حمايت از يک فرد بي ادب!»
    من عرض مي كنم:
    اولاً، مراجعه به قرآن در امور از توصيه هاي معصومين(ع) است و من به پيروي از معصومين(ص) در تأييد سخن خودم به قرآن استناد كردم.
    ثانياً، استفاده التقاطي منافقين از قرآن موجب نمي شود كه ما قرآن را كنار بگذاريم. قرآن براي راهنماي ماست؛ نه براي بوسيدن و كنار گذاشتن.
    ثالثاً، خيلي خوشحال خواهم شد كه شما هم براي عيب جويي از برادران ديني و هتك حيثيت ايشان شاهدي از قرآن يا روايت بياوريد.
    رابعاً، من بنا بر وظيفه شرعي ام، سخن مي گويم و كاري به خط و ربط سياسي كسي ندارم. در اين زمينه شما به گفتمان من با عنوان «هتك حرمت ممنوع» مراجعه فرماييد و مشاهده كنيد كه من چنين توصيه اي را به آن برادر خوبمان هم كرده ام.
    نيز شما فرموده ايد: «اما اين نوع برخورد شما نشان مي دهد که مثل ديگران شخص بي ادب پارسي بلاگ را مي شناسيد اما به هر دليل مي خواهيد از او حمايت کنيد. حال سوال اين است که اين جناب قلبي خواهان عشق کيست که درصدد حمايت زنجيره اي از يک فرد بي ادب آن هم با يک گرايش خاص سياسي ضد ارزشي است؟! »
    من عرض مي كنم:
    اولاً، ما همه امان بي ادب هستيم. خود من يكي از آنان هستم. فكر مي كنيد، شما از آن جمله نيستيد؟ مي خواهيد، تعابيرهاي شما را در اين زمينه كه در پيام هاي عمومي اخيرتان ارسال فرموديد، براي نمونه بياورم و نشان بدهم كه ما به لحاظ شرعي نبايد اين تعابير را در مورد برادر ديني خود به كار ببريم؟ شما در اين زمينه لازم نيست، به سخن من اتكا كنيد، برويد از هر عالمي كه او را قبول داريد، راهنمايي بگيريد. بفرماييد:‏ آنان اين سخنان را گفته اند و ما هم اين سخنان را. آيا ما مطابق شرع و اوامر الهي و اهل بيت(ع) رفتار كرده ايم؟
    ثانياً، هيچ جناح سياسي معصوم نيست. ارزشي بودن جناح هاي سياسي نسبي است. ما نبايد همه يا هيچ با جناح هاي سياسي مواجهه كنيم.
    شما فرموديد: «حرف هاي ديگري هم دارم. ».
    من عرض مي كنم: من گوش شنواي حرف هاي شما هستم. منتها تقاضاي من از شما اين است كه شما در يك فضاي دوستانه و برادرانه و به دور از اتهام زني نظير استفاده التقاطي و منافق و ... به طرح سخنان خود بپردازيد و سعي بفرماييد، در طرح ديدگاه هاي خود شاهد و دليلي نيز از آيات و روايات هم بياوريد.
    موفق باشيد و عاشق
    پاسخ

    خوش حالم که مجبور شديد دست خود را رو کنيد، من که از ابتدا مي دانستم قضيه از کجا آب مي خورد. سخن خواهر را ببينيد! کجا بوديد وقتي کسي که در پارسي بلاگ به بي ادبي شهره است انواع فحاشي را مي کرد قرآن تلاوت کنيد؟ بسيار خوب به کار خود مشغول باشيد. حالا ديگر دست تان رو شده و ديگر مرا با شما کاري نيست. خدا عاقبت همه ي مومنين به دور از نفاق را ختم به خير کند.
    يادم رفت. مي بينم كه آدم هاي جورواجور در وبلاگ شما نظر مي دهند.
    پاسخ

    قدمشان خير باشد!

    ضمنا من تعجب مي كنم اينها كه قرآن مي خوانند وقتي آن شخص بي محابا به همه حمله مي كند و با زشت ترين كلمات برخورد مي كند يادشان مي رود كه برايشان قرآن بخوانند و بخواهند از اين اعمال قبيح و زننده كه مخالف شئونات انساني و اسلامي است دست بردارند؟

    اما اگر كسي قصد نهي از منكر با شيوه ي غير مستقيم و محترمانه داشته باشد با آيه اي از قرآن بايد نهي شود!

    اين گونه است كه من هم مثل شما به اين شخص شك مي كنم و ياد قرآن بر سر نيزه مي افتم.

    پاسخ

    البته من شک خودم به هيچ کس را علني نکرده ام. اما اين نظرات شما باعث شد که برخي دست خود را رو کنند. دعا بفرماييد.

    استاد من موافق نيستم كه برخي اشاره مستقيم كرده‏اند. حتي با اينكه براي من فقط يك فرد اين ويژگي را داشت، ولي باز هم نام كسي را نبردم.

    كسي چه مي داند؟ شايد بعضي ها تغيير رويه دادند و دست از اهانت به ديگران برداشتند!!!

    پاسخ

    چنين باد!
       1   2   3      >