نظرات ياداشت يك سؤال - روايــت فجـــر

به نام خدا

سلام بر امير عباس گلم

همان طور كه در پيام خصوص خدمت شما عرض كردم، ما به مصداق آيه شريفه اي كه آوردم و ده ها آيه و روايت ديگر موظفيم عيب ديگران را بپوشيم؛ نه آن كه عيب ديگران را بر سرزبان ها بياندازيم. اين گناه كبيره و حرام است. همه ما برادر ديني هستيم. مگر من و تو عيب نداريم؟ آيا صحيح است كه يك كسي هم بيايد و عيب ما را توي بوق بكند. در روايت است كه «احبب للناس ما يحب لنفسك: براي مردم چيزي را دوست داشته باش كه براي خود دوست مي داري.»

شما در پاسخ به كامنت قبلي ام دو سؤال را مطرح فرموده ايد كه اينك من پاسخ آن را مي دهم:

سؤال اول اين بود كه ربط آيه به موضوع چيست. من در پاسخ يكبار ديگر آن آيه را مي آورم:

خداي تعالي در سوره حجرات مي فرمايد: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (10) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِاْلأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (11)؛ مؤمنان برادر هم اند. ميان برادرانتان آشتي برقرار كنيد و از خدا ترس داشته باشيد تا خدا به شما مهربان باشد. اي مؤمنان همديگر را مسخره نكنيد. بسا كسي را كه مسخره مي كنيد، از شما بهتر باشد. از همديگر عيب جويي نكنيد و همديگر را با لقب هاي زشت نخوانيد. چه بد است كه افراد مؤمن با نام زشت همديگر را بخوانند. هركه از اين كار توبه نكند، ستمكار است.

آيه مي فرمايد كه ما نبايد عيب جويي كنيم و نبايد همديگر را با اين كار مسخره كنيم و نبايد با لقب هاي بد يكديگر را بخوانيم. بنابراين بهتر است، دست از اين كارها برداريم و با محبت و مهرباني با هم سخن بگويم و حتي اگر كسي هم به ما ناسزا گفت، همان رفتاري را بكنيم كه امام حسن(ع) نسبت به آن مرد شامي كرد.

سؤال دوم شما اين بود كه بي ادب ترين وبلاگ نويس پارسي بلاگ چه كسي است. در پاسخ من به شما پيشنهاد كردم، بياييد، ما مثل حضرت عيسي باشيم كه وقتي با حواريونش از كنار لاشه الاغي گذر كرد و همه حواريون دست روي عيبي گذاشتند. حضرت عيسي فرمود:‏ به به چه دندان سفيدي دارد. شما هم بيا و با ادب ترين وبلاگ نويس را معرفي كن. اگر هم خواستي بي ادب ترين وبلاگ نويس را معرفي كني، من را معرفي كن. چون من خيلي بي ادبي كردم. خدا به من خيلي نعمت داده، اما من با گناه كردن خود نمك خوردم و نمكدان شكستم.

موفق باشيد و عاشق

پاسخ

سلام. ببينيد خيلي راحت مي شود با يک آيه قرآن از خودم دفاع کنم، اما نمي خواهم آيات الهي را در اين موارد به کار ببرم و به شما هم توصيه مي کنم براي حمايت از يک بي ادب اين کار را نکنيد. اما اگر لازم شد اين کار را مي کنم. شما مرا به ياد يک گروهک (منافقين ضد خلق) انداختيد که با آيات قرآن افکار التقاطي خود را ترويج مي کرد؛ منظورم اين است که با آيات حتي مي توان التقاطي عمل کرد چه رسد به حمايت از يک فرد بي ادب! اما اين نوع برخورد شما نشان مي دهد که مثل ديگران شخص بي ادب پارسي بلاگ را مي شناسيد اما به هر دليل مي خواهيد از او حمايت کنيد. حال سوال اين است که اين جناب قلبي خواهان عشق کيست که درصدد حمايت زنجيره اي از يک فرد بي ادب آن هم با يک گرايش خاص سياسي ضد ارزشي است؟! حرف هاي ديگري هم دارم. دعا بفرماييد.