بهار بوي خزان ميدهد جوانه کجاست ؟ز بلبلان غزل آفرين نشانه کجاست؟نگين سبز بر انگشت شاخه ها ندميدصفاي باغ چه شد سبزه ي جوانه کجاست؟چراغ پنجره خاموش شهر غرق سکوتخروش صبحدم و نغمه ي شبانه کجاست ؟نميچکد ز لب نغمه خوان نواي غزلسرود عشق چه شد لذت ترانه کجاست ؟خداي را چه شد آن وجد و حال شعرآموز؟خروش اهل ادب بزم شاعرانه کجاست ؟ز خويش بي خبرم رهنورد شب زده امچراغ چشم تو نازم بگو خانه کجاست ؟منم کبوتر در خون نشسته صيادپناهگاه دلارام آشيانه کجاست ؟شرنگ درد چشيديم نقش درمان کو ؟عذاب دام کشيديم آب و دانه کجاست ؟شب است و دهشت دريا و ما سيلي موجگريخت تاب و توان از تنم کرانه کجاست ؟حديث مهر چه خواني که فصل تزوير استمخور فريب زبان و دل يگانه کجاست ؟ملاليست ز بار زمان به شانه ي منسري که بر نهم از عاشقي به شانه کجاست ؟
*****************
با سلام برادر خوبم امير عباس عزيز
راستش امروز دلم خيلي گرفته بود گوشه اي را خلوت كرده بودم به ياد آن روزهاي با صفا و الهي .اون روزهائي كه همه جاش نور خدا بود همه مردانش يه دل و يك رنگ بودند وهمه فقط يك هدف داشتند وآن چيزي نبود جز دفاع از اسلام.
كجا رفت اون يك رنگي ها؟
كجا رفت اون يك دلي ها؟
كجا رفت اون خنده هاي شيرين ؟
برادرم روز به روز بر سپيدي موهاي سرمان افزوده ميشود وتنها خاطرات است كه هرگز سپيد نميشود
ياد روز هاي شيرين هشت سال دفاع مقدس بخير.
دست حق يارتان
جانم فدايت يا زهراي مظلوم