سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام خامنه‌ای: با رفتن سردار شهید قاسم سلیمانی به حول و قوّۀ الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او آلودند. (13 دی 1398)
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
جانم فدای امام خامنه‌ای
امیر عباس
فکر می‏ کنم کارهای زیادی هست که باید انجام بدهم و با امید زندگی می ‏کنم.
اخبار مرتبط با امام خامنه‌ای
جدیدترین خبرها
خبرهای برتر
خبرهای پربازدید
خبرهای برگزیده

سوار تویوتاها شدیم و در نزدیکی خط مقدم پیاده شده، با شتاب خود را به خط رساندیم. خط مقدم تشکیل شده بود از یک جاده‏ی خاکی ِ کم‏عرض که در دل هور پیش رفته بود. دشمن در امتداد جاده بود، به این صورت که بخشی از جاده‏ی خاکی در دست دشمن بود و بخشی از آن هم در دست ما. دو طرف جاده را هور - با منظره ای بسیار زیبا - تشکیل می داد.

البته حد فاصله خط ما با دشمن و در عقبه‏ی دشمن نی‏های کمتری وجود دشت، چون عمق آب کم بود و چولان‏ها جلو دید را نمی‏گرفتند. لبه‏ی جلو ِ منطقه‏ی نبرد، «عرض جاده» بود. یک کانال در عرض جاده کنده شده بود و در دو طرف آن، دو سنگر نگهبانی نسبتاً مستحکم ساخته شده بود که باید به نوبت در آن نگهبانی می دادیم و یا به عبارتی با دشمن می جنگیدیم. یک کانال نیز در طول جاده کشیده شده بود که با کانال جلویی (سنگرهای نگهبانی) شکل T می ساخت. این کانال حدود 40 متر و در وسط جاده کشیده شده بود. درون کانال در دو  طرف، سنگرهای اجتماعی قرار داشت، که روی آن با گونی و خاک محکم شده بود. بعد از این کانال نیز تا عمق 100 متری عقبه ی خودی، سنگرهای اجتماعی در کنار جاده وجود داشت. در این قسمت بین جاده و هور حدود 5 الی 15 متر خشکی بود.

با توجه به این که گروهان ضد زره از سه دسته تشکیل شده بود، ابتدا دسته یک در کانال مستقر می شد، و سپس دو دسته‏ی دیگر به نوبت جلو می‏آمدند تا با دشمن بجنگند و جلو ضدّحمله و پیش‏رویی دشمن را بگیرند. من در دسته یک بودم که مسئولیت آن با محمد جواد خونساری (مدیر کل سیاسی انتظامی استان قم در حال حاضر) بود. به این ترتیب ابتدا ما در کانال مستقر شدیم. سنگری که من به همراه دو نفر دیگر انتخاب کردم، نزدیک سنگر نگهبانی بود. شاید سنگر دوم یا سوم! اما برای من ساعت نگهبانی در نظر گرفته نمی شد، چون تنها امدادگر دسته بودم و می‏بایست همیشه آماده و سالم(!) باشم. در عین حال معمولاً بیشتر اوقاتم را در سنگر نگهبانی می گذراندم. این توضیح هم ضروری است که شب‏ها علاوه بر کانال جلویی، در طول جاده (کانال) نیز نگهبان‏هایی مستقر می شدند تا دشمن با استفاده از تاریکی شب حمله نکند.

پی نوشت: به دلیل اینکه بیم دارم نتوانم به قولم – مبنی بر روایت سال تحویل در خط مقدم - عمل کنم، در یادداشت بعد به سال تحویل می پردازم و اگر توفیق شد، جریان نبرد را توضیح خواهم داد. ضمن اینکه اگر میزان استقبال (صرف نظر از تعداد بازدیدها) همین باشد، خاطرات تکمیلی در وبلاگ قرار نمی گیرد، و در هر صورت به زودی به چاپ خواهد رسید (ان شاء الله تعالی).


  + دوشنبه 86/1/13 - 4:10 صبح - نویسنده: امیر عباس
مشارکت در بحث ()
 
فهرست یادداشت های این وبلاگ
 
به نام خداوند جان و خرد
جمهوری اسلامی ایران


روایــت فجـــر


عشق فقط یک کلام

سیّدعلی والسّلام


جانم فدای امام خامنه‌ای جانم فدای امام خامنه‌ای جانم فدای امام خامنه‌ای


مشخصات وبلاگ
دوستان
آخرین یادداشت ها
روزانه
نوای وبلاگ
کلید واژه ها
آرشیو
امروز یکشنبه 103/2/16
وبلاگ سازمان بسیج مستضعفین basij سایت سازمان بسیج مستضعفین basij پایگاه سازمان بسیج مستضعفین basij
سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
خبرنامۀ وبلاگ