حرف اول: روی کرد به اینترنت و وبلاگ و مهمتر از آن توجه به وبلاگ نویسان، از طرف نهاد ریاست جمهوری اسلامی، فی نفسه ارزشمند است. دلم می خواهد بحث را همین جا به پایان ببرم و به صورت جدی به مسئله نپردازم، اما موضوع آن همه جدی است که اجازه می خواهم در چند پست به آن بپردازم.
تخصیص اعتبار: نخست اینکه تا نگاه به این مقوله جدی و حرفه ای نباشد، دستاورد آن آگر نگوییم صفر، ولی ناچیز خواهد بود. بحثی که در جلسه ی پس از افطار، در ساختمان کوثر نهاد ریاست جمهوری درگرفت، فقط یک نگاه طلبکارانه را شامل نمی شد. یکی از دوستان سخن از استفاده ی مجانی از فکر را مورد نقد قرار داد و دیگری گفت که برای سامان بخشی به گروه وبلاگ نویسان باید اعتبار تخصیص داد. من با این دومی کاملاً موافقم. تا زمانی که گروه مشاورین جوان، به عنوان خشت اول، به این نتیجه نرسند که باید به نحوی از وبلاگ نویسانی که حرکتشان به حال ایران عزیز مفید است حمایت کرد، چیدن خشت های دیگر کج بردن دیوار تا ثریا است. واضح است که یک وبلاگ نویس حرفه ای روزانه چند ساعت وقت مفید و انرژی خود را صرف وبلاگ نویسی و پی گیری های جانبی می کند. این چند ساعت را می تواند برای امرار معاش استفاده کند که در حالت فعلی از دست داده است. از طرفی هزینه ی تلفن و اکانت را نیز متقبل شده است.
تهدیدهای پیش رو: اگر بحث تخصیص اعتبار جدی گرفته نشود، ادامه ی فعالیت وبلاگ نویس، از منظر ملی، دچار چند تهدید می شود: نخست اینکه هر آن باید منتظر دل سرد شدن وبلاگ نویس و خداحافظی او با دنیای وبلاگ شد. اتفاقی که معمولاً رخ می دهد و هر از چند گاهی شاهد وداع یکی از وبلاگ نویسان فعال هستیم. نکته دوم اینکه ممکن است وبلاگ نویس فقط به دغدغه های شخصی (دلی) خودش بپردازد و لزوماً تمام دغدغه های شخصی مفید به حال کشور نیست. در حالی که همین فرد توانایی هایی دارد که اگر ببیند بهای آن – ولو مختصر – پرداخته می شود، استعداد و توان خود را در جهت ملی به کار می گیرد. نکته سوم اینکه ممکن است وبلاگ نویس جذب جریان های انحرافی ای گردد که نتیجه ی آن چیزی جز خسارت برای کشور عزیزمان به بار نیاورد. و البته نکات دیگری را نیز می توان برشمرد.
چرا هزینه نکنیم؟ بحث دیگر اینکه به 3 دلیل متقن باید به این امر پرداخت: 1- وقت، هزینه ها و کار وبلاگ نویس ارزشمند و قیمتی است. 2- اعتبار لازم در این زمینه قابل تخصیص است و دولت محترم فقیر نیست. 3- وبلاگ نویس به این اعتبار نیاز دارد. هر کدام از این 3 گزینه اگر به نظر شما اشتباه است، حق دارید که به این مسئله بی توجهی کنید.
حرف آخر: آقای بابایی، آقای منصوری، آقای زرگر، آقایان گروه مشاورین جوان که رئیس جمهور اصولگرا و مردمی به شما اعتماد کرده اند تا این مجموعه را هدایت کنید!
پی نوشت: در این باره باز هم خواهم نوشت.
عشق فقط یک کلام
سیّدعلی والسّلام
جانم فدای امام خامنهای