داستان نویسی را باید از خواندن داستان های خوب شروع کرد. مطالعه ی مستمر داستان، آموزش غیر مستقیم نویسندگی محسوب می شود و هستند کسانی که بدون مطالعه ی هیچ کتاب آموزشی و بدون گذراندن هیچ دوره ی آموزشی، داستان های خوبی نوشته اند.
از آنجا که داستان در باره ی انسان و زندگی نوشته می شود، داستان نویس باید در زمینه ی تمامی علومی که به انسان و زندگی مربوط می شود - علوم انسانی - نیز مطالعه داشته باشد.
از طرفی چون انسان موجودی است که علاوه بر بعد مادی دارای بعد آسمانی و روحانی است، نویسنده باید از علوم غیر مادی (غیب ، روح، فلسفه ، دین و ...) نیز بهره ی کافی داشته باشد.
دیگر اینکه نویسنده باید در انواع ادبی و هنری (تئاتر، سینما، نقاشی، شعر و ...) نیز مطالعه و دقت داشته باشد تا جایگاه داستان را در دنیای ادب و هنر بشناسد.
با این تفاصیل در می یابیم که نویسندگی دایره ی گسترده ای دارد و نویسنده کسی است که بیشترین اطلاعات را راجع به زندگی و انسان دارد. البته نباید فراموش کرد که آنچه برای داستان نویس اهمیت بیشتری دارد، مطالعات داستانی، ادبی و هنری است.
زمانی که هنرمند بالقوه (!) بهره ی کافی از ادبیات داستانی، انواع هنری، علوم انسانی و علوم غیر مادی به دست آورد، زمان آموزش فنون نویسندگی فرا می رسد.
آموزش می تواند مستقیم (درمحضر اساتید فن) یا غیر مستقیم (با مطالعه ی کتاب های آموزشی) و یا ترکیب مناسبی از دو روش مستقیم و غیر مستقیم باشد.
عشق فقط یک کلام
سیّدعلی والسّلام
جانم فدای امام خامنهای