یکی از عیدهای نوروز که در خط مقدم جبهه بودم، نوروز 63 بود. سردار شهید مصطفی کلهر (فرمانده گردان سیدالشهدا- س-) بعد از مرحلهی اول عملیات خیبر و به مرخصی رفتن گردان سیدالشهدا(س)، از «گردان کربلا»ی طرح لبیک، گروهانی تشکیل داد به نام گروهان ضد زره. گردانهای طرح لبیک یا خمینی]ره[ تحت عنوان سپاه راهیان قدس در سال 62 به جبهه اعزام شده بودند. سردار شهید کلهر شخصاً سروقت گردان کربلا آمد. فرمانده گردان عباس تجویدی بود (اکنون در سپاه قم شاغل است) و معاون گردان محمد جواد خونساری بود (اکنون مدیر کل سیاسی – انتظامی استانداری قم است). از 350 نفر نیروی گردان، فقط 90 نفر را انتخاب کرد. تمام آرپیجیزنها و تیربارچیها با کمکهایشان و تعدادی از امدادگرها و تعدای نیز حمل مجروح. مشکل این بود که رستهی من در آن گردان تک تیرانداز بود و با این حساب نمیتوانستم با گروهان ضد زره همراه شوم. در این حال متوجه شدم که اگر با گروهان همراه نشوم، دیگر در آن مأموریت رنگ خط را هم نخواهم دید. عملیات خیبر انجام شده بود، حدود دو ماه از مأموریت سهماههی ما میگذشت و گروهان ضد زره برای ایستادگی در برابر پاتک(ضدحمله)های دشمن عازم جزایر مجنون بود و بعد هم که مأموریت پایان مییافت و میبایست به قم بازگردیم. این بود که به فکر افتادم هر طور شده به نحوی با گروهان ضد زره همراه شوم.
پی نوشت: به یاری خدا و به شرط حیات، در ایام نوروز این روایت را ادامه خواهم داد.
عشق فقط یک کلام
سیّدعلی والسّلام
جانم فدای امام خامنهای