سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام خامنه‌ای: با رفتن سردار شهید قاسم سلیمانی به حول و قوّۀ الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او آلودند. (13 دی 1398)
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
جانم فدای امام خامنه‌ای
امیر عباس
فکر می‏ کنم کارهای زیادی هست که باید انجام بدهم و با امید زندگی می ‏کنم.
اخبار مرتبط با امام خامنه‌ای
جدیدترین خبرها
خبرهای برتر
خبرهای پربازدید
خبرهای برگزیده

اشاره: این مطلب ادامه ی پست امداد، و به نوعی ادامه ی مطالب پست امداد، ورود به کادر، مقر انرژی اتمی و نخستین اعزام است.

روزها به همان صورتی که قبلاً گفته شد، یک نواخت می گذشت. شیفت در پست امداد، مطالعه،  بازی، شنا در رودخانه و گشت و گذار. گاهی به همان مقر گردان سیدالشهدا (س) سری می زدم. از بهترین گردان های لشکر بود با زبده ترین نیروها. مسئول بهداری آن گردان هم شخصی بود به نام مریزاد؛ پاسدار رسمی بود و هر از چند گاهی برای کاری به پست امداد می آمد. خوش رو و قابل تحمل بود. اصالتاً قمی بود ولی همسرش محلاتی بود و از سپاه محلات اعزام شده بود. لهجه ی شیرین محلاتی هم داشت! 
یک روز بدون مقدمه به من گفت:«... می خواهی بیایی گردان سیدالشهدا؟» گفتم که تأیید نمی کنند و تا همین جا هم با زور آمده ام. گفت:«تو فقط بگو دوست داری یا نه؟» گفتم:«معلومه که دوست دارم.» گفت که با بقیه اش کاری نداشته باش و آن روز گذشت. چند روز بعد آمد و با همان لهجه ی شیرین محلاتی گفت:«وسایلت را جمع کن و بیا برویم گردان.» با عجله آماده شدم. مسئول پست امداد هم در جریان بود. برادر خلیفه ای هم که در چنگوله نبود. این خان مهم را بدون کمترین زحمتی پشت سرگذاشتم. یعنی قبل از اینکه زمان حرکت و عملیات و ... فرا برسد و مجبور به ترفند اندیشی باشم، عضو گردان شده بودم. در گردان سیدالشهدا و در چادر بهداری گردان مستقر شدم. یعنی رفتم جزو کادر گردان. احتمالا به دلیل کار بلدی و دیگر به خاطر علاقه ی مریزاد به من بود. مریزاد اکنون در قم است. بازنشسته شده و به قول دوستان مشغول بیزینس است. می توان از خودش پرسید. به هر حال یکی از مهم ترین دوران جبهه ام چند صباحی بود که در کادر بهداری گردان سیدالشهدا بودم. معمولاً شلوغ و حاضر جواب بودم. بارها مریزاد و معاونش به من تذکر دادند که شأن کادر را حفظ کنم و باوقار بیشتری رفتار کنم. اما از یک نوجوان 14-13 ساله چه انتظاری می توان داشت؟

فرمانده گردان هم از سپاه محلات بود. آقای آهنگران. تا آخرین خبر، او را در مسئولیت بنیاد شهید اراک دیده بودم و به هر حال با ترکش های فراوانی که نوش جان کرد از 8 سال دفاع مقدس جان به در برد. یک روز که در چادر نشسته بودم، آمد روی جعبه مهمات های خالی جلو در نشست و سر صحبت را باز کرد. پرسید که نماز شب بلدم و پاسخ من منفی بود. گفت:«دوست داری یاد بگیری؟» گفتم:«ضرر ندارد.» با صبر و حوصله نماز شب را یادم داد و قول گرفت که بین 40 نفر او را به یاد داشته باشم و رفت. فصل جدیدی از هوشیاری من آغاز شد. به زودی سیر مطالعاتی ام به کتاب های استاد مطهری، شهید آیت الله دستغیب و کتاب های سیر و سلوک تغییر کرد. اما همچنان شلوغ بودم و شوخی ها و شلوغ کاری هایم توی ذوق می زد. ظاهراً به مریزاد گفته بودند یا این برادر را هماهنگ کن یا بفرستش برود دسته. یک روز مریزاد با حزن و لطافت خاصی آمد و گفت که می خواهم باهات صحبت کنم. می گفت:«دوست دارم تو را در کادر نگه دارم، ولی با این رفتارت نمی توانم. به من گفته اند که به عنوان امدادگر بفرستمت دسته، نظرت چیست؟» گفتم:«خیلی هم خوب است، می روم دسته.» واقعاً منظور مریزاد را نمی فهمیدم که دارد آخرین فرصت را به من می دهد که در کادر باقی بمانم، اما من خیلی بچه گانه می گفتم که دسته خیلی هم خوب است. مریزاد مثل کسی که چاره ای نداشته باشد، با ناراحتی زیاد گفت:«باشد، آماده شو برو گروهان یک، دسته یک. فرمانده دسته حاج آقا وفایی است.» یک ربع بعد خودم را به فرمانده دسته معرفی کردم.

توجه: لطفاً ادامه‏ی این خاطره را در اینجا مطالعه فرمایید.[لینک]


  + پنج شنبه 85/7/27 - 3:0 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

مهدی خازنی تا آنجا که یادم می آید بچه تهران بود. 18 – 17 ساله بود. موها و ریش های طلایی با چشمان آبی و خیلی زیبا. وقتی ورزش یا فعالیتی می کرد، به شوخی با مشت ها به سینه می کوبید و می گفت: «ترکش هم به این سینه اثر نمی کنه!». ادامه ی مطلب ...

  + چهارشنبه 85/7/26 - 12:0 عصر - نویسنده: امیر عباس
مشارکت در بحث ()
 

آن شب قدری که گویند اهل خلوت
امشب است

+ نوشته شده در پنجشنبه 20/7/1385 6:57 عصر


  + جمعه 85/7/21 - 3:0 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه ی تهران گفت: «کسانی که با استناد به نامه امام(ره) می‌گویند امروز در مسائل هسته‌ای مقاومت نکنیم، خیانت می‌کنند.»

دکتر حسن رحیم پور ازغدی

دکتر حسن رحیم پور ازغدی در بخش نخست سخنان خود ، با اشاره به توهین پاپ به مسلمانان اظهار داشت: «ایشان در اهانت‌هایی که به اسلام بستند، اعلام کردند که می‌خواستند باب گفت و گو باز شود، اما می‌گویم که باب گفت و گو باز بود، ولی طرف گفت و گو نیست. جهان اسلام آمادگی دارد در باب عقلانیت و خشونت یک سلسله گفت و گوی علنی و شفاف با پاپ و نمایندگان وی انجام دهد. »

دکتر رحیم پور ازغدی با اشاره به نامه حضرت امام(ره) که در چند روز گذشته درباره ی علل پذیرش قطعنامه منتشر شده و بحث‌هایی را به وجود آورده است، گفت: « آن حرف هایی که حضرت امام(ره) زدند، به طور علنی هم در پیام خود برای پذیرش قطعنامه آوردند و بخش های آماری و مشکلاتی که مطرح شده بود، به خاطر مسائل امنیتی مطرح نشد. » وی ادامه داد: «پیام امام(ره) این بود که بعد از پذیرش قطعنامه جهاد و نبرد اصلی ما تازه شروع شده، ولی عده‌ای متأسفانه سوء استفاده کردند و خواستند نتایج غلط بگیرند.» سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه ی تهران با بیان این که چیزی که باید اشاره کنم اینکه نامه ی امام(ره) سراسر عزت، قدرت و منطق است، گفت: « کدام جمله‌ و بحث امام منتج به نتایجی است که برخی افراد مریض و خبیث از آن گرفته‌اند که امام(ره) حرفش را پس گرفت و اینکه اگر شکست خوردیم، مقابل استعمار مقاومت نکنیم.» دکتر رحیم‌پور ازغدی با بیان این که از کجای پیام امام(ره) فهمیده می‌شود که کار امام اشتباه بوده است، تاکید کرد: « ما طرفدار جنگ برای جنگ و پیروزی به هر قیمت نیستیم. ما شکست نخوردیم بلکه دشمن را بیرون کردیم؛ چرا که جنگ ما با عراق جنگ با تمام دنیا بود.» وی همچنین با اشاره به مقایسه ی وضع امروز ایران با عراق بیان داشت:« ببینید که چه کسی شکست خورد! نامه ی امام(ره) سراسر قابل دفاع است و هر کلمه‌اش منطق است. امام با این نامه نشان داد که مصالح ملت اصل است، اما عده‌ای خواستند که نتیجه بگیرند ما اشتباه کردیم، اما این‌گونه نیست؛ بلکه دفاع حق ما بود. » این استاد دانشگاه با بیان این که فرق امام با صدام این بود که برای امام(ره) انجام وظیفه مهم بود، تاکید کرد: « ما مقاومت کردیم و پیروز شدیم و حق ما بود که مبارزه کنیم.» وی با اشاره به برخی عبارات حضرت امام(ره) در پیام خود برای پذیرش قطعنامه، گفت: «آیا از این پیام بوی تسلیم بیرون می‌آید؟! در حالی که امام(ره) در پیام خود آرزوی شهادت می‌کند؟!» دکتر رحیم‌پور ازغدی تصریح کرد: «امام(ره) سازش با آمریکا و شوروی را خیانت می‌داند و سازش با ابرقدرت‌ها را پشت کردن به اصول می‌دانند.»

وی در بخش پایانی سخنان خود به بررسی زندگی سیاسی امام حسن (ع) پرداخت.
* با استفاده از خبر فارس نیوز

 

 پیام قطعنامه [لینک]


  + شنبه 85/7/15 - 4:0 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

سلام بر ایران ؛ نگارستان یزدان ؛ بهارستان ایمان. سلام بر ایران و مردان و زنان بسیجی اش. سلام بر آنان که بر پیشانی بندهای سرخ و سبزشان نام مقدس سید و سالار شهیدان (ع) را به یادگار می نگاشتند. سلام بر مردانی که در دشت تفتیده ی جنوب و قله های سربه فلک کشیده ی کردستان خود ندیدند و خدا را به نظاره نشستند. ادامه‏ی یادداشت ...

  + جمعه 85/7/7 - 8:0 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

شهریور ماه سال 1359 کشور اسلامی ما مورد تهاجم بیگانگان قرار گرفت. امریکا در راس کشورهای مهاجم و عراق در نقش مجری اصلی بود. کسانی که همت مردانه داشتند، با اطاعت از ولایت فقیه، که جنگ را در رأس همه ی امور دانسته بود، زندگی روزمره ی خود را تعطیل کردند و به دفاع از سرزمین مقدس ایران مشغول شدند. ادامه ی مطلب ...

  + سه شنبه 85/7/4 - 8:3 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

برمی گردم.

اعلام کرده بودم که به میهن بلاگ نقل مکان می کنم. در این زمینه گفتنی است:

- این دومین مورد اختلاف با سیاست گذاران پارسی بلاگ است.
- به سخن دوستانی که به این گونه رفتن اعتراض داشتند احترام می گذارم.
- این وبلاگ را ذره ذره ساختم و سخت است که دوباره در پایگاهی دیگر بتوانم چنین موقعیتی ایجاد کنم. به ویژه که گرفتاری هایم افزون شده است.
- برمی گردم و در امر مهم دفاع مقدس دوباره تلاش می کنم و حرکت ناقص خود را پی می گیرم: برگ سبزی تحفه ی درویش.
- تلاش می کنم به گونه ای فعالیت کنم و موضع بگیرم که موارد اختلاف به سه نرسد.

از نظر بازی ما بی خبران حیران اند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
(حافظ)


  + یکشنبه 85/7/2 - 8:4 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

این وبلاگ تعطیل
 شد.

پی نوشت: نمی گویم چرا می روم، اما می گویم کجا می روم. خانه ی جدید من: ن و القلم

در وبلاگ مسافر یکی از این شش میلیارد نوشتم که گاهی باید رفت. مثل آب که طراوتش در روان شدن است. انتظارات دوستان از این وبلاگ به گونه ای است که خودم را راضی نمی کند. به وبلاگ جدید می روم. با رویکردی عمومی تر و یک نشان هم از پارسی بلاگ با خود می برم: کد اوقات شرعی پارسی بلاگ را در ن و القلم کپی کردم تا به یاد اینجا باشم. اگر به آنجا تشریف ببرید و تاریخ نخستین مطلب را ببینید خواهید دید که مدت هاست بین رفتن و ماندن مردد هستم. دوستان خوبم! در وبلاگ جدید نام میرزا را برای خود برگزیده ام و معلوم نیست که میرزای ن و القلم خیلی هم عاقل باشد: دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد! دعا بفرمایید.

http://qalam.mihanblog.com


  + پنج شنبه 85/6/30 - 5:15 صبح - نویسنده: امیر عباس
 

 

1-      هر چه می خواهم سکوت کنم و چیزی ننویسم، نمی شود. این بار حضرت رهبر واتیکان نشین کاتولیک ها مجبورم کرد تا کار و زندگی را رها کنم و چند خط بنویسم.

2-      پیش از هر گونه توضیحی عرض سلام دارم به پیشگاه حضرت عیسی(ع) که زنده است و چه بسا از یاران و نزدیکان حضرت حجت (عجل الله فرجه الشریف) باشد. و به ایشان به دلیل تحریف دین مسیحیت و پیروانی ناآگاه تسلیت عرض می کنم.

3-      آنچه مسلم است یک نظریه ی ظالمانه و انحرافی زنجیره ای در باره ی دین مبین اسلام وجود دارد. سردمدار این نظریه دولت آمریکاست و هم پیمان اصلی اش رژیم صهیونیستی است. گروهک تروریستی القاعده و بن لادن هم سعی دارند که همین نظریه را در عمل به اثبات برسانند. جلوتر که می آییم بر می خوریم به کشورهای اروپایی ای که هر کدام با درصدهای مختلف به این نظریه ی دروغین و انحرافی چنگ می زنند. متأسفانه برخی حکام خود فروخته ی عرب نیز آب به همین آسیاب می ریزند. در این هم نوایی اصحاب نار ، رازی هست که امیدوارم مخاطب خود به آن برسد.

4-      رژیم صهیونیستی ثابت کرد که به عنوان بازوی استعمار به شهرک واتیکان نیز تسلط کافی دارد و یکی از عناصر ناشناخته ی خود را به جمع کشیشان عالی رتبه نفوذ داده است و البته این عنصر دیگر سوخت و تاریخ مصرفش تمام شد، بنابراین اگر تا یکی دو سال دیگر شاهد بودید که به سرنوشت پاپ قبلی دچار شد، اصلاً تعجب نکنید.

5-      اینکه پاپ بندیکت شانزدهم در مورد اسلام گفته است فکر جهاد در اسلام، ناشی از خشونت است و مغایر با روش الهی و دور از منطق است»، تنها دو پیام دارد: الف – اطلاعات پاپ در مورد دین مبین اسلام ناقص است و او واقعاً نمی فهمد که فلسفه ی جهاد آزادگی بشریت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی و دفاع در برابر تجاوز است! این فرض خود به خود منتفی است و نمی توان رهبر کا تول یک های  جهان را این همه نادان و احمق فرض کرد! ب – وقتی قبول کنیم که پاپ احمق نیست و اطلاعاتش از دین رحمت کافی است، به این نتیجه می رسیم که همگامی پاپ با القاعده ، سران ستمگر و جنگ افروز کاخ سفید و رژیم صهیونیستی اتفاقی نیست و این پیوند شیطانی است. از این رو بار دیگر ضمن پوزش از ساحت حضرت عیسی (ع) برای مسیحیان جهان تأسف می خوریم.

6-      کم کم سخنان جورج دبلیو بوش ، مبنی بر صلیبی بودن جنگ های اخیر به اثبات می رسد. مدعیان مسیحیت برای یک جنگ همه جانبه با اسلام مهیا می شوند و با زیر سؤال بردن فلسفه ی جهاد دست پیش گرفته اند. با نگاهی به جنگ های جهان به ویژه در سال های اخیر، به روشنی می توان دریافت که متجاوزین و رهبران جنگ طلب دنیا، خود را مسیحی می دانند. از طرفی گروهک های مسلمان نما مثل القاعده را نیز تولید می کنند!

7-      زنگ خطر برای علمای جهان اسلام هم به صدا در آمد. در سال های گذشته دانشمندان اسلامی با کتمان واقعیت ها سعی در هم زیستی فکری با مسیحیت داشته اند. وقت آن رسیده است که میانِ مسیحیت راستین، با پیامبری بنده ای صالح، به نام مسیح بن مریم (ع)، و مسیحیت تحریف شده ای که حضرت عیسی (ع) را مرده می پندارد تفاوت قائل شد و از تبیین عقاید صحیح چشم پوشی نکرد.


  + سه شنبه 85/6/28 - 6:0 عصر - نویسنده: امیر عباس
 

روزنامه ی شرق هم توقیف شد. [لینک] این نخستین بار نیست که نشریه ای به دلیل چاپ کاریکاتور توهین آمیز توقیف می شود. به احتمال قوی آخرین بار هم نخواهد بود. کاری که البته مفید و بلکه لازم به نظر می رسد. روی سخن ما با نشریات و کاریکاتورها نیست. نگارنده در عجب است که چرا داستان هایی که ارزش های دفاع مقدس را با بی رحمی هتک می کنند اجازه ی انتشار می یابند و حتی در مواردی تقدیر می شوند؟ حال آنکه کاریکاتور توهین آمیز، پیامش آشکار است و اغلب در مخاطب ایجاد انزجار می کند و کمتر موفق می شود اندیشه ی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد. اما در مقام مقایسه، داستان، هم تأثیر گذاری بیشتری دارد و هم خطاها و هتک حرمت هایش اغلب در زوایای پنهان اثر قرار دارد و مخاطب ناخودآگاه از آن تأثیر می گیرد.

برای نمونه مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» اثر احمد دهقان، که به واقع ارزش های دفاع مقدس را لگدمال کرده و حتی در داستانی منافقین را (در عملیات مرصاد) تطهیر کرده و رزمنده ی بسیجی را متجاوز به عنف(!!!) خوانده، همچنان تجدید چاپ و تقدیر می شود. خود احمد دهقان نیز به عنوان کارشناس خاطره در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس (؟) مشغول کار است. او همچنین کارشناس داستان بنیاد شهید و امور ایثارگران (؟) است. اغلب مسئولین هم به بهانه ی چند صباح جبهه ی او، از او حمایت می کنند. جالب است که سردار باقر زاده (ریاست بنیاد حفظ آثار) کتاب او را مغایر ارزش ها دانسته و از برنامه ی نقد بنیاد حذف کرده است، اما او همچنان بر مسند کار است.

نمونه ی دیگر رمان «پل معلق» است. این رمان از رزمنده ی ایرانی بک چهره ی متذبذب و ترسو ارائه می دهد، با این حال مسئولینی معلوم الحال به خاطر حفظ موقعیت خود از آن حمایت می کنند. جالب اینکه نویسنده اش (محمد رضا بایرامی) کارشناس داستان بنیاد حفظ آثار است.

 

                

جدیدترین شاهکار بنیاد حفظ آثار رد یک مجموعه داستان دفاع مقدس است. این مجموعه ویزای بهشت نام دارد و کارشناسان، داستان های این مجموعه را دارای استانداردهای جهانی می دانند. تنها جرم نویسنده این است که ارزش های دفاع مقدس را – آن گونه که هست – والا بیان کرده و با قلم توانای خود جوایز بسیاری از جشنواره ها را به خود اختصاص داده است. با اعتراض نویسنده، مجموعه ی ویزای بهشت اکنون در دست بررسی مجدد قرار دارد.

مجتبی شاکری، مدیر سابق دفتر هنر و ادبیات ایثار و همچنین دفتر هنر و ادبیات داستانی و مدیر فعلی کارگاه انقلاب سیما فیلم در این زمینه می گوید:«نویسنده ی ویزای بهشت صاحب قلمی توانا و از امیدهای آینده ی ادبیات داستانی ارزشی کشور است ؛ اما معلوم است کسانی که قاتل ارزش های دفاع مقدس هستند (اشاره به احمد دهقان) و پل معلق را می نویسند (اشاره به محمد رضا بایرامی) نمی توانند یک رقیب تمام عیار و البته ارزشی را تحمل کنند.»

این نویسنده و منتقد افزود:«نویسنده ی ویزای بهشت به زودی با آثارش گل خواهد کرد و کسانی که خود را به خواب زده اند و در پاس داشت ارزش ها از مردم عقب هستند، نمی توانند جلو نور خورشید را بگیرند

وی در پایان گفت:«آقای حسام معاونت ادبیات بنیاد حفظ آثار باید خدا را شکر کند که این جوان اهل تبلیغات و جار و جنجال نیست و تا کنون علیه بنیاد مصاحبه نکرده است. نویسنده ی ویزای بهشت گفته تا زمان پاسخ نهایی بنیاد حفظ آثار سکوت خواهد کرد

با این حساب خودتان قضاوت کنید که در بنیاد حفظ آثار و جامعه ی ادبی کشور چه می گذرد؟!


  + سه شنبه 85/6/21 - 12:38 صبح - نویسنده: امیر عباس
 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
فهرست یادداشت های این وبلاگ
 
به نام خداوند جان و خرد
جمهوری اسلامی ایران


روایــت فجـــر


عشق فقط یک کلام

سیّدعلی والسّلام


جانم فدای امام خامنه‌ای جانم فدای امام خامنه‌ای جانم فدای امام خامنه‌ای


مشخصات وبلاگ
دوستان
آخرین یادداشت ها
روزانه
نوای وبلاگ
کلید واژه ها
آرشیو
امروز پنج شنبه 103/2/13
وبلاگ سازمان بسیج مستضعفین basij سایت سازمان بسیج مستضعفین basij پایگاه سازمان بسیج مستضعفین basij
سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
خبرنامۀ وبلاگ